بررسی مقایسه‌ای تعیین زمان هدایت مرکزی موتور با استفاده از تحریک مغناطیسی و پاسخ تأخیری موج F در افراد سالم

نویسندگان

  • توانا, بهروز
  • دهقانی‌زاده, فاطمه
  • رضا سلطانی, زهرا
چکیده مقاله:

  سابقه و هدف: زمان هدایت مرکزی موتور، زمان تحریک در راه‎های قشری نخاعی (کورتیکواسپاینال) را نشان می‌دهد. طولانی شدن آن در نتیجه نارسایی هدایت در فیبرهای قطور میلین‌دار و در وضعیت‌های پاتولوژیک مانند میلوپاتی ناشی از اسپوندیلوزیس گردنی، مولتیپل اسکلروزیس و بیماری‌های موتور نورون روی می‌دهد. هدف از این مطالعه مقایسه دو روش تحریک مغناطیسی ریشه پاسخ تاخیری موج F برای محاسبه زمان هدایت محیطی موتور و تخمین زمان هدایت مرکزی موتور با این دو روش است.   مواد و روش‌ها: در این طرح، 39 داوطلب سالم با در نظر گرفتن سن، جنس و طول اندام فوقانی شرکت کردند. روش کار به این صورت بود که زمان کل هدایت موتور با قراردادن سیم پیچ مغناطیسی در فاصله 7 سانتی‌متر خارج از CZ به دست آمد. زمان هدایت محیطی موتور با قراردادن همان سیم پیچ روی زائده خاری مهره C7 ثبت شد. بار دیگر زمان هدایت محیطی موتور با استفاده از تکنیک‌های متداول مطالعات هدایت عصبی و ثبت پاسخ تاخیری موج F به دست آمد. در همه موارد، عضله هدف ابدوکتور پولیسیس برویس دست چپ بود و تحریکات نیز در همان سمت انجام شد.   یافته‌ها: زمان کل هدایت موتور به طور متوسط 7/19 میلی ثانیه، زمان هدایت مرکزی موتور با تحریک مغناطیسی ریشه، 3/7 میلی ثانیه و با استفاده از موج F ، 8.4 میلی ثانیه بوده است. بین زمان هدایت مرکزی و محیطی موتور با طول اندام فوقانی ارتباط معنی‌داری بدست آمد. اما با سن و جنس ارتباط معنی‌داری وجود نداشت. محاسبه زمان هدایت مرکزی با استفاده از پاسخ تاخیری موج F نسبت به تحریک مغناطیسی ریشه کوتاه‎تر بود. (002/0 = P )   نتیجه گیری: تحریک مغناطیسی یک روش غیر تهاجمی، بدون درد و با عمق نفوذ زیاد است. دانستن مقادیر نرمال و انتخاب بهترین روش تحریک می‎تواند در تشخیص و پیش آگهی بیماری‎های سیستم عصبی موثر باشد.  

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

بررسی مقایسه ای تعیین زمان هدایت مرکزی موتور با استفاده از تحریک مغناطیسی و پاسخ تأخیری موج f در افراد سالم

سابقه و هدف: زمان هدایت مرکزی موتور، زمان تحریک در راه‎های قشری نخاعی (کورتیکواسپاینال) را نشان می دهد. طولانی شدن آن در نتیجه نارسایی هدایت در فیبرهای قطور میلین دار و در وضعیت های پاتولوژیک مانند میلوپاتی ناشی از اسپوندیلوزیس گردنی، مولتیپل اسکلروزیس و بیماری های موتور نورون روی می دهد. هدف از این مطالعه مقایسه دو روش تحریک مغناطیسی ریشه پاسخ تاخیری موج f برای محاسبه زمان هدایت محیطی موتور و ...

متن کامل

بهبود توجه انتخابی افراد سالم با استفاده از تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر

مطالعات قبلی نشان داده است که تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مکرر مغز می­تواند موجب بهبود عملکرد شناختی افراد گردد. کارکردهای اجرایی به ویژه توجه انتخابی یکی از بخش های زیربنایی عملکردهای شناختی می­باشد. مطالعات مربوط به تصویربرداری عصبی نشان داده است که ناحیه خلفی­جانبی پیش­پیشانی مغز در توجه انتخابی نقش مهمی دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه­ای مکرر مغز بر عملکرد افرا...

متن کامل

تخمین محتوای‌آب و زمان آسایش با استفاده از وارون‌سازی شکل موج کامل سیگنال سونداژ تشدید مغناطیسی

در وارون‌سازی داده‌های سونداژ تشدید مغناطیسی از لحاظ فضای داده‌ای، 2 نوع الگوریتم تا کنون ارائه شده است: وارون‌سازی دامنه اولیه و وارون‌سازی پله‌زمانی. دو روش مذکور صرفاً بخشی از داده‌ها را جهت وارون‌سازی استفاده می­کنند و امکان ارائه یک جواب پایدار با تفکیک‌پذیری عمقی مناسب در فرآیند وارون‌سازی وجود ندارد، در حالی‌که استفاده از شکل موج کامل سیگنال تشدید مغناطیسی (کل فضای داده) علاوه بر تخمین هم...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

اثر تکرار میزان تحریک صوتی بر دو شکل موج I و V پاسخ شنوایی ساقه مغزی (BAEP) در افراد عادی

سابقه و هدف: دامنه هر یک از شکل موجهای (I-V) پاسخ شنوایی ساقه مغز در زمان ثبت با تکرار میزان تحریک 5pps خیلی کوتاه است که با افزایش این میزان تحریک می توان امکان دستیابی به امواج شفافتر نسبت به ثبت آنها در میزان تحریک کمتر را تضمین کرد. افزایش تکرار میزان تحریک ساقه شنوایی مغز از یک طرف، امکانارایه پاسخ سریعتر را فراهم می آورد و از طرف دیگر زمینه تفسیر آن دسته از اختلالاتی که با میزان تحریک کمت...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


عنوان ژورنال

دوره 8  شماره 3

صفحات  171- 176

تاریخ انتشار 2007-05

با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.

کلمات کلیدی

کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023